ما باید خودمان به داد خودمان برسیم ، داد رسی نیست. برای اینکار هم باید ریشه های نادانی وفقر و استبداد را در بین خودمان بشناسیم وآنهارا ازریشه درآوریم. بهتراست این عادت بسیار...
بد چشم به در دوختن را از سرخود بیرون کنیم واز مردگان هم خواهان نیرو برای زندگی خود نباشیم ، بیاییم به عمرتوهم ها وافسانه ها و خیالبافی های مذهبی وسیاسی پایان دهیم وفهمیدن را برزندگی فرهنگی وسیاسی خود مسلط نماییم . دیگرکافی است فریب دیگران راخوردن وخود را فریب دادن چراکه خودشیفتگان هرگزحقیقت ودرستی را درک نخواهند کرد و احساس اتحاد و همدلی با دیگران دروجودشان پیدا نخواهد شد. لیاقت مردم ما، تن دادن به «حکومت حقارت، استبداد و خودکامه مذهبی » و مدارا کردن با یکه تازیهای ملایان عمامه به سر وبی عمامه مرتجع وجنایتکار نمی باشد. سزاواراست که همه باهم برطبل «بیداری» بکوبیم و یک لحظه هم آرام ننشینیم تا مدافعان عصرنادانی وبی خبری را رسوا کنیم واگرچنین نکنیم یعنی سکوت کرده ایم دربرابر حاکمیت عوامی گری و مدافع دروغ خواهیم شد تا بتوانیم شخصیت واقعی خویش را پنهان کنیم و یا برطبل بیعاری بکوبیم وسرانجام سرازجرگه جنایتکاران ومزدوران روزگاردرآوریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر