حکومت اسلامی، در ایران، بر پایه-های فقه و احکام شریعت اسلام استوار است. شریعت اسلام هم با سخنان دروغ و فریب…
نده-ی اسلامفروشان به مردم بدبخت و از خودبیگانه فرو می رود. این است که اکنون اسلامفروشان، از سوی کشورهای فرمانروا، پشتیبانی و به جلو رانده می شوند. پُر زور ترین نیرویی، که می تواند از بروز هر آذرخشی در اندیشه-ی مردم پیشگیری کند، اسلامفروشان هستند. (این شیوه، 1400سال، آزمون شده است). مردمی که بیش از هزار سال در تاریکخانه-ی اسلام به نادانی پرورده شده-اند، آنها به آسانی دروغهای اسلامفروشان را باور می کنند و در بندهای ایمان گرفتار می مانند. اسلامفروشان از ستمی که بر مردم ایران وارد می آیند هیچ آزرده نمی شوند، افزون براین می خواهند تیغ این ستمکاری، با پشتیبانی-ی نادان پرورانی دیگر، در دست خود آنها باشد. هیچ یک از این اسلامفروشان راستین تا کنون، حتا به سخن، از زشت بودن یکی از احکام اسلامی یاد نکرده است. آنها زشتی-ی کردار اسلامی را نکوهش نمی کنند بلکه زشت کاریهای، 1400 ساله-ی، اسلام را برآیند کژ فهمی-های، محمد از اوامر الله، وانمود می کنند. نمونه: با این همه سنگسار، که به حکم شریعت انجام شده است، آنها به دروغ می گویند سنگسار در اسلام نیست. هیچگاه نگفته-اند سنگسار کردن کرداری زشت و انسان ستیز است. آنها نمی گویند جهاد حکمی است برای کشتار و غارت دیگران بلکه می گویند: اکنون، در این زمان، جهاد جایز نیست. یعنی این کسان ماهیت زشتی را، که در این احکام است، نکوهش نمی کنند بلکه آنها می خواهند سوی بیزاری-ی مردم را از اسلام برگردانند. مردمان ایران در آزادی می توانند، بر پایه-ی خرد همگان، کشور خود را سامان دهند. گوسپندان و گوسپند پروران به ولایت از سوی گرگی خونخوار نیاز دارند نه ایرانیان. نمایندگان ایران کسانی نیستند که آنها گوسپندوار برخاک پای امامان آدم کش بوسه می زنند. نشان فرهنگ ایران حافظ است که می گوید: بده ساقی آن آب اندیشه سوز که گر شیر نوشد شود بیشه سوز بده تا روم بر فلک شیر گیر به هم بر زنم دام این گرگ پیـر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر