این سیلی را زدم که نخواهی در بین راه دائم با من صحبت کنی!
========================== =================
نقل میکنند مسافری سوار اتوبوس شد و هنگامی که در صندلیاش نشست، مسافر کناریاش ناگهان سیلیای بر گوش او نواخت! مسافر که از این سیلی نابهنگام یکه خورده بود، بهتزده علت را جویا شد که در این هنگام فرد سیلیزننده گفت: راه طولانی است؛ این سیلی را زدم ک...ه نخواهی در بین راه دائم با من صحبت کنی!
حالا حکایت وزارت اطلاعات رژیم ایران است که در شرایطی که حاکمیت در شدیدترین بحرآنهای اقتصادی و سیاسی بسر میبرد و «فصلالخطابشان»! هم حتی از هماهنگی روسای قوا عاجز است؛ مغولوار به روزنامهها حمله کرده و تعدادی از خبرنگاران این رسانهها را بدون دلیل و با اتهامات واهی دستگیر کرده است و هر از گاهی هم با بیانیههای داییجان ناپلئونی، ری را به رم ربط میدهد و نتیجههایی میگیرد از جنس سرمقالههای حسین بازجو!
این وزارت فخیمه با بودجهی نجومیاش که سالهاست به انحطاط کشیده شده، درمانده از کمک برای حل بحرآنهایی که میرود تا رژیم را به فروپاشی برساند، سراغ خبرنگاران رسانهها رفته و خواسته است با «همان سیلی» حکایت فوق به این قشر مظلوم یادآوری کند که مبادا بجز مدح ولایت! و سخن از پیشرفتهای آنچنانی و اینچنانی کشور! چیزی بنویسند.
به هر حال راه در نظر این رژیم طولانی است (نمایش انتخاباتی نزدیک است؛ سران قوا و سپاه و .. مشغول دریدن یکدیگر هستند، زندآنها پر است، فشارهای بینالمللی و تحریمها طاقتفرساست؛ و اقتصاد هم که به فروپاشی نزدیک و نزدیکتر میشود) و حاکمیت میبایست همچون مشی همیشگیاش با پاک کردن صورت مساله، به زعم خود جلوی انتشار اخبار را بگیرد؛ غافل از اینکه صدای خرد شدن استخوآنهای این استبداد خیلی وقت است که بلند شده است و نیازی به خبررسانی چند نشریه نصفه نیمه منتقد نیست که وزارت اطلاعات سراغ آنها و خبرنگارانشان برود و آنها را «توجیه» کند!
نکتهی دیگر در سومین بیانیه وزارت اطلاعات ولایتخانه، این است که این بیانیه دارای اغلاط املایی و انشایی است که حکایت از عجله نویسندگان از سویی و میزان دانش آنها از سوی دیگر دارد؛ جایی که محرز را «محرض» مینویسند و سایت سحام نیوز را «سهام نیوز»! نیز در این بیانیه، حجم کینهی رژیم یا به تعبیری کینهی سیدعلی از «بیبیسی» هم آشکار است. تقریبا در هر سه بیانیهی وزارت اطلاعات این شبکه تلویزیونی در راس است و به هدایت دیگران مشغول است!
همچنین در سومین اطلاعیه وزارت اطلاعات دربارهی روزنامهنگاران بازداشتی آمده است که برخی از خبرنگاران دستگیر شده «جهت انتشار اطلاعات همکاری خود با شبکههای جاسوسی» اعلام آمادگی کردهاند!
شگفتا! کیست که نداند اعترافات اجباری در تلویزیون دولتی ایران یا به تعبیر دکتر سروش «صندوق لعنت رژیم»، چقدر مضحک و مشمئز کننده شده است و هنوز نیز حاکمیت دست از آن برنمیدارد و برادران امنیتخانه ولایی این اعترافات را لابد با ذوقزدگی خدمت ولایت جائر میبرند تا نوالهای بگیرند..
در ادامهی این بیانیهی مضحک، همهی سایتهای سبز و غیر سبز و رادیوها و تلویزیونها در کشورهای مختلف، یک کاسه شده و زیرمجموعهی بیبیسی خوانده شده است. در بیانیه گفته شده که «تلویزیون بیبیسی، صدای آمریکا، شبکه من و تو، رادیو فرانسه، دویچه وله، رادیو فردا و نیز سایتهای جرس، کلمه، ملی مذهبی، نوروز، ندای سبز آزادی، روز آنلاین، گذار، خودنویس و سحام نیوز همه زیر مجموعه شبکه بیبی سی هستند»!
جدای از اینکه این شکل نتیجهگیری و یک کاسه کردن این سایتها و رسانه ها و تلویزیونها و رادیوها با هیچ عقل سلیمی جور درنمیآید؛ اما آیا شباهت آن را با سرمقالههای برادر حسین بازجو میتوان نادیده گرفت؟
در بخش دیگری از این بیانیهی کذایی به سازمان گزارشگران بدون مرز و رییس میز ایران و تاجیکستان آن یعنی جناب رضا معینی هم حمله شده و آمده است که «طبق اطلاعات موجود»، مسئول میز ایران و تاجیکستان سازمان گزارشگران بدون مرز، ماموریت اخذ مجوز اقامت و پناهندگی برای «عناصر متواری فتنه ۸۸» را به عهده داشته و دارد»!
وزارت اطلاعات در پایان بیانیهی خود هم گفته است که «جار و جنجال غربیها»، تاثیری بر ماموریت آنها نخواهد داشت.
باری! در حال حاضر دهها روزنامهنگار همچون پژمان موسوی، اکبر منتجبی، پوریا عالمی، نسرین تخیری، ساسان آقایی، امیلی امرایی، نرگس جودکی، میلاد فدایی اصل، سلیمان محمدی، صبا آذرپیک، کیوان مهرگان، ریحانه طباطبایی و حسین یاغچی روزنامهنگارانی هستند که همچنان در بازداشت به سر میبرند و روز گذشته هم برخی منابع خبری از بازداشت ۱۲ روزنامهنگار در ایلام توسط اداره اطلاعات سپاه پاسداران خبر دادند.
یادآوری میشود نخستین اطلاعیه وزارت اطلاعات روز ۱۱ بهمن ماه منتشر شد که در آن وزارت اطلاعات مدعی بود که اعضای یک «شبکه رسانهای متصل به اردوگاه رسانهای استکبار بازداشت شدهاند و این شبکه توسط سازمان عملیات روانی دولت انگلیس (موسوم به بیبیسی) با بهره برداری از تجارب مقطع فتنه ۸۸ احداث و با همکاری چند دولت غربی اداره میشد.» در اطلاعیه دوم وزارت اطلاعات در مورد بازداشت روزنامه نگاران نیز آمده بود: «چرخه جمع آوری و ارسال اخبار و اطلاعات و دریافت خطوط کاری در این شبکه، در خلاصهترین بیان ممکن با ابلاغ لیست نیازمندیهای خبری و اطلاعاتی و نیز تحلیلهای مهم و مبنایی، غالبا توسط شاخه خارج نشین انجام میشد. سپس عملیات جمع آوری اخبار و اطلاعات و بازنشر و توزیع خطوط کاری و تحلیلها بین تعداد قابل توجهی از رسانههای همسو، توسط عوامل داخلی شبکه و عمدتا با سوء استفاده از مجاری و امکانات رسانه ای صورت میگرفت.»
در خاتمه و در واکنشها به بیانیه مضحک وزارت اطلاعات هم ابتدا آرمان مستوفی، مدیر رادیو فردا با رد اینگونه ادعاهای رژیم اسلامی گفت کسی که مختصر آشنایی با رسانهها داشته باشد؛ اساسا نمیتواند چنین ادعاهایی را باور کند.
به گزارش رادیو فردا وی افزوده است چطور ممکن است تلویزیون آمریکا، رادیو فردا و دویچه وله .. زیر مجموعه بیبیسی باشند و آیا اساسا این ادعاهای رژیم ایران با عقل سلیم جور در میآید.
صادق صبا، مسئول بیبیسی هم در واکنش به این بیانیه ادعاهای وزارت اطلاعات را رد کرد و گفت «واقعا متاسفم که حکومت ایران یکسری روزنامهنگاران بیگناه را دستگیر میکند و به آنها اتهامات بیاساس میزند.»
وی گفته است ما به عنوان یک «رسانهی مسئول» هیچ همکاری در ایران نداریم و وزارت اطلاعات ایران «بیپایه» بیبیسی را محکوم میکند.
==========================
نقل میکنند مسافری سوار اتوبوس شد و هنگامی که در صندلیاش نشست، مسافر کناریاش ناگهان سیلیای بر گوش او نواخت! مسافر که از این سیلی نابهنگام یکه خورده بود، بهتزده علت را جویا شد که در این هنگام فرد سیلیزننده گفت: راه طولانی است؛ این سیلی را زدم ک...ه نخواهی در بین راه دائم با من صحبت کنی!
حالا حکایت وزارت اطلاعات رژیم ایران است که در شرایطی که حاکمیت در شدیدترین بحرآنهای اقتصادی و سیاسی بسر میبرد و «فصلالخطابشان»! هم حتی از هماهنگی روسای قوا عاجز است؛ مغولوار به روزنامهها حمله کرده و تعدادی از خبرنگاران این رسانهها را بدون دلیل و با اتهامات واهی دستگیر کرده است و هر از گاهی هم با بیانیههای داییجان ناپلئونی، ری را به رم ربط میدهد و نتیجههایی میگیرد از جنس سرمقالههای حسین بازجو!
این وزارت فخیمه با بودجهی نجومیاش که سالهاست به انحطاط کشیده شده، درمانده از کمک برای حل بحرآنهایی که میرود تا رژیم را به فروپاشی برساند، سراغ خبرنگاران رسانهها رفته و خواسته است با «همان سیلی» حکایت فوق به این قشر مظلوم یادآوری کند که مبادا بجز مدح ولایت! و سخن از پیشرفتهای آنچنانی و اینچنانی کشور! چیزی بنویسند.
به هر حال راه در نظر این رژیم طولانی است (نمایش انتخاباتی نزدیک است؛ سران قوا و سپاه و .. مشغول دریدن یکدیگر هستند، زندآنها پر است، فشارهای بینالمللی و تحریمها طاقتفرساست؛ و اقتصاد هم که به فروپاشی نزدیک و نزدیکتر میشود) و حاکمیت میبایست همچون مشی همیشگیاش با پاک کردن صورت مساله، به زعم خود جلوی انتشار اخبار را بگیرد؛ غافل از اینکه صدای خرد شدن استخوآنهای این استبداد خیلی وقت است که بلند شده است و نیازی به خبررسانی چند نشریه نصفه نیمه منتقد نیست که وزارت اطلاعات سراغ آنها و خبرنگارانشان برود و آنها را «توجیه» کند!
نکتهی دیگر در سومین بیانیه وزارت اطلاعات ولایتخانه، این است که این بیانیه دارای اغلاط املایی و انشایی است که حکایت از عجله نویسندگان از سویی و میزان دانش آنها از سوی دیگر دارد؛ جایی که محرز را «محرض» مینویسند و سایت سحام نیوز را «سهام نیوز»! نیز در این بیانیه، حجم کینهی رژیم یا به تعبیری کینهی سیدعلی از «بیبیسی» هم آشکار است. تقریبا در هر سه بیانیهی وزارت اطلاعات این شبکه تلویزیونی در راس است و به هدایت دیگران مشغول است!
همچنین در سومین اطلاعیه وزارت اطلاعات دربارهی روزنامهنگاران بازداشتی آمده است که برخی از خبرنگاران دستگیر شده «جهت انتشار اطلاعات همکاری خود با شبکههای جاسوسی» اعلام آمادگی کردهاند!
شگفتا! کیست که نداند اعترافات اجباری در تلویزیون دولتی ایران یا به تعبیر دکتر سروش «صندوق لعنت رژیم»، چقدر مضحک و مشمئز کننده شده است و هنوز نیز حاکمیت دست از آن برنمیدارد و برادران امنیتخانه ولایی این اعترافات را لابد با ذوقزدگی خدمت ولایت جائر میبرند تا نوالهای بگیرند..
در ادامهی این بیانیهی مضحک، همهی سایتهای سبز و غیر سبز و رادیوها و تلویزیونها در کشورهای مختلف، یک کاسه شده و زیرمجموعهی بیبیسی خوانده شده است. در بیانیه گفته شده که «تلویزیون بیبیسی، صدای آمریکا، شبکه من و تو، رادیو فرانسه، دویچه وله، رادیو فردا و نیز سایتهای جرس، کلمه، ملی مذهبی، نوروز، ندای سبز آزادی، روز آنلاین، گذار، خودنویس و سحام نیوز همه زیر مجموعه شبکه بیبی سی هستند»!
جدای از اینکه این شکل نتیجهگیری و یک کاسه کردن این سایتها و رسانه ها و تلویزیونها و رادیوها با هیچ عقل سلیمی جور درنمیآید؛ اما آیا شباهت آن را با سرمقالههای برادر حسین بازجو میتوان نادیده گرفت؟
در بخش دیگری از این بیانیهی کذایی به سازمان گزارشگران بدون مرز و رییس میز ایران و تاجیکستان آن یعنی جناب رضا معینی هم حمله شده و آمده است که «طبق اطلاعات موجود»، مسئول میز ایران و تاجیکستان سازمان گزارشگران بدون مرز، ماموریت اخذ مجوز اقامت و پناهندگی برای «عناصر متواری فتنه ۸۸» را به عهده داشته و دارد»!
وزارت اطلاعات در پایان بیانیهی خود هم گفته است که «جار و جنجال غربیها»، تاثیری بر ماموریت آنها نخواهد داشت.
باری! در حال حاضر دهها روزنامهنگار همچون پژمان موسوی، اکبر منتجبی، پوریا عالمی، نسرین تخیری، ساسان آقایی، امیلی امرایی، نرگس جودکی، میلاد فدایی اصل، سلیمان محمدی، صبا آذرپیک، کیوان مهرگان، ریحانه طباطبایی و حسین یاغچی روزنامهنگارانی هستند که همچنان در بازداشت به سر میبرند و روز گذشته هم برخی منابع خبری از بازداشت ۱۲ روزنامهنگار در ایلام توسط اداره اطلاعات سپاه پاسداران خبر دادند.
یادآوری میشود نخستین اطلاعیه وزارت اطلاعات روز ۱۱ بهمن ماه منتشر شد که در آن وزارت اطلاعات مدعی بود که اعضای یک «شبکه رسانهای متصل به اردوگاه رسانهای استکبار بازداشت شدهاند و این شبکه توسط سازمان عملیات روانی دولت انگلیس (موسوم به بیبیسی) با بهره برداری از تجارب مقطع فتنه ۸۸ احداث و با همکاری چند دولت غربی اداره میشد.» در اطلاعیه دوم وزارت اطلاعات در مورد بازداشت روزنامه نگاران نیز آمده بود: «چرخه جمع آوری و ارسال اخبار و اطلاعات و دریافت خطوط کاری در این شبکه، در خلاصهترین بیان ممکن با ابلاغ لیست نیازمندیهای خبری و اطلاعاتی و نیز تحلیلهای مهم و مبنایی، غالبا توسط شاخه خارج نشین انجام میشد. سپس عملیات جمع آوری اخبار و اطلاعات و بازنشر و توزیع خطوط کاری و تحلیلها بین تعداد قابل توجهی از رسانههای همسو، توسط عوامل داخلی شبکه و عمدتا با سوء استفاده از مجاری و امکانات رسانه ای صورت میگرفت.»
در خاتمه و در واکنشها به بیانیه مضحک وزارت اطلاعات هم ابتدا آرمان مستوفی، مدیر رادیو فردا با رد اینگونه ادعاهای رژیم اسلامی گفت کسی که مختصر آشنایی با رسانهها داشته باشد؛ اساسا نمیتواند چنین ادعاهایی را باور کند.
به گزارش رادیو فردا وی افزوده است چطور ممکن است تلویزیون آمریکا، رادیو فردا و دویچه وله .. زیر مجموعه بیبیسی باشند و آیا اساسا این ادعاهای رژیم ایران با عقل سلیم جور در میآید.
صادق صبا، مسئول بیبیسی هم در واکنش به این بیانیه ادعاهای وزارت اطلاعات را رد کرد و گفت «واقعا متاسفم که حکومت ایران یکسری روزنامهنگاران بیگناه را دستگیر میکند و به آنها اتهامات بیاساس میزند.»
وی گفته است ما به عنوان یک «رسانهی مسئول» هیچ همکاری در ایران نداریم و وزارت اطلاعات ایران «بیپایه» بیبیسی را محکوم میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر