سوره ۶۸: القلم، آیه ۱۳
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ
برای کسی که زبان او عربی است و به دستور زبان و گرامر و برگردان واژه ها و شاید هم تاریخچه واژه ها آشناست، آیه روشن و واضح است، و تنها چیزی که نیاز دارد بداند تا آیه برایش بهتر دانسته شود «شان نزول» است
نگاهی بیندازیم به برگردانهای پارسی این آیه
فولادوند: گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده است
مکارم: علاوه بر اينها كينه توز و پرخور و خشن و بدنام است.
خرمشاهی: درشتخوى، و بعد از اين همه، ناپاكزاد
الهی قمشه ای: با این همه عیب، باز متکبر است و خشن با آنکه حرامزاده و بیاصل و نسب است.
آیتی: خشنمردى، ناشناخته نسب
بهرام پور: گذشته از آن درشتخوى، بىتبار و بدنام است
خرمشاهی: علاوه بر اینها درشتخوی و سنگین دل، و انگشت نما به بدیها است. [[«عُتُلٍّ»: درشتخو. سنگین دل. سخت روی و زشتخوی (نگا: روحالبیان). «زَنیِمٍ»: نشاندار به هرچه بدی و زشتی است. حرامزاده. البتّه کسی که مجمع بدیها و منبع زشتیها باشد، ناانسان و ناکس بشمار است، و از زمره انسانها محسوب نمیگردد.]]
صادقی تهرانی: ترککنندهی تمامی فضیلتها و عملکنندهی به همهی رذیلتها (و) پس از آن بیتبار است
مجتبوی: [و] پس از اين همه، سختدل و درشتخو و بىتبار است
معزی: بسیار بازدارنده از نیکی تجاوزکننده گنهکاری«12» درشتخوئی پس از آن بیتباری
؟؟؟
چگونه می شود یک سخن روشن و مبین برای قوم و زبانی، اینهمه سردرگمی و اعوجاج برای قوم و زبانی دیگر بیاورد و باز هم آن را آسمانی دانست؟ با چه گستاخی و جسارتی مترجمین اندیشمند و محترم برای یک واژه، اینهمه برگردانهای گاه با هم متضاد و متناقض می آورند و می نویسند و باز هم به آن ایمان دارند؟ شوربختی در این است که هر کدام تفسیر و تعبیر خود را درست و بجا می دانند! و از همه بدتر تهمت و بهتانی است که یک خدا به یکی از بندگان خود می زند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر