(خمینی و حکومت)
منظور از حکومت اسلامی این نیست که رهبران مذهبی خود حکومت را اداره کنند
(مصاحبه با خبرنگار رادیو تلویزیون فرانسه/۲۳ شهریور۱۳۵۷/نجف)
و اما پس از پیروزی انقلاب:
می گویند که روحانیت باید بروند سراغ کار خودشان و ملت را بگذارند و سیاست را بگذارند برای ما. شما در این ۵۰ سال هیچ غلطی نکردید. شما را من می شناسم. نمی خواهم اسمتان را ببرم. سر جایتان بنشینید. آدم بشوید!
(سخنرانی درجمع فارغ التحصیلان دانشکده افسری/روزنامه جمهوری اسلامی/۲۶آبان۱۳۵۹)
———–
علما خود حکومت نخواهند کرد. آنان ناظر و هادی مجریان امور می باشند.
(خبرگزاری رویتر/۴آبان۱۳۵۷/پاریس)
و اما پس از پیروزی انقلاب:
این را بدانید که تنها روحانیت میتواند در این مملکت کارها را از پیش ببرد. فکر نکنید که بخواهید کنار بگذارید روحانیت را
(دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی/۶خرداد۱۳۶۰/جماران)
———
خمینی و ملی گرایی :
یکی از بنیادهای اسلام آزادی است। بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است
(مصاحبه با خبرنگار روزنامه لاکروا/۱۰آبان۱۳۵۷/پاریس)
حکومت اسلامی، حکومت ملی است
(صحیفه نور/جلدچهارم/ص۵۸)
و اما پس از پیروزی انقلاب:
ملی گرایی مخالف اسلام است
(سخنرانی در جمع طلاب و دانشجویان/۵خرداد۱۳۵۹)
ملی گرایی برخلاف اسلام است. این برخلاف دستور خدا و برخلاف قرآن مجید است
(صحیفه نور/جلد دوازده/ص۱۱۰)
ملی گرایی اساس بدبختی مسلمین است
(سخنرانی در کنگره قدس/۱۹مرداد۱۳۵۹)
آنهایی که می گویند ما می خواهیم ملیت را احیا کنیم، مقابل اسلام ایستاده اند
(پیام به مناسبت روز قدس/۲۵مرداد۱۳۵۹)
———–
خمینی و دموکراسی
اسلام یک دولت دموکراتیک به معنای واقعی است
(گفت و گو با خبرنگاران/۱۸آبان۱۳۵۷/پاریس)
در جمهوری اسلامی مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند
(روزنامه ایتالیایی پائزه سرا/۱۱آبان۱۳۵۷)
در جمهوری اسلامی کمونیستها نیز در بیان عقاید خود آزادند
(روزنامه هلندی دی ولکرانت/۱۶آبان۱۳۵۷/پاریس)
حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است
(مصاحبه با خبرنگار روزنامه تایمز/۱۶آذر۱۳۵۷)
ما حکومتی را می خواهیم که برای اینکه یک دسته می گویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند
(مصاحبه با خبرنگاران/۱۲آبان۱۳۵۷)
و اما پس از پیروزی انقلاب:
به آنها که از دموکراسی حرف می زنند گوش ندهید. آنها با اسلام مخالفند. می خواهند ملت را از مسیر خودش منحرف کنند. ما قلمهای مسموم آنهایی را که صحبت ملی و دموکراتیک و اینها را می کنند می شکنیم
(سخنرانی ۲۲اسفند۱۳۵۷/قم)
آنهایی که فریاد می زنند دموکراسی باشد، اینها مسیرشان غلط است. ما اسلام می خواهیم
(در جمع دانشجویان دانشگاه اهواز/روزنامه کیهان/۳خرداد۱۳۵۸)
من انقلابی نیستم. اگر ما انقلابی بودیم اجازه نمی دادیم اینها اظهار وجود کنند! تمام احزاب را ممنوع اعلام می کردیم، تمام جبهه ها را ممنوع اعلام می کردیم و یک حزب و آن حزب الله، حزب مستضعفان تشکیل می دادیم و من توبه می کنم از این اشتباهی که کردم
کیهان/۲۷مرداد۱۳۵۸)
این ملت برای اسلام جنگیده نه آزادی
(مصاحبه با اوریانا فالاچی/۲مهر۱۳۵۸/قم)
همه آشفتگی ها زیر سر همین هایی است که می گویید دموکرات هستند
(مصاحبه با اوریانا فالاچی /۲مهر۱۳۵۸/قم)
—————
خمینی و اقتصاد
جمهوری اسلامی مسأله ای بنام تورم برای مملکت نخواهد ماند
(مصاحبه با خبرنگار روزنامه آلمانی دنیای سوم/۲۴آبان۱۳۵۷/پاریس)
ما بانک هایی که بی بهره باشد باید درست کنیم. ما بهره را جایز نمی دانیم
(مصاحبه با خبرنگار روزنامه لوس آنجلس تایمز/۱۶آذر۱۳۵۷/پاریس)
دلخوش نباشید که مسکن فقط می سازیم، آب و برق را مجانی می کنیم، اتوبوس را مجانی می کنیم، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را و روحیات شما را [هم] عظمت می دهیم… ما هم دنیا را آباد می کنیم و هم آخرت را
(سخنرانی/۱۲بهمن۱۳۵۷/بهشت زهرا)
و اما پس از پیروزی انقلاب:
جوانها ریختند توی خیابانها، فریادشان این بود که اسلام می خواهیم. برای اسلام است که انسان میتواند جان بدهد. اولیای ما هم برای اسلام جان دادند نه برای اقتصاد. اقتصاد قابل این نیست!
(سخنرانی در جمع کارکنان رادیو/۱۷شهریور۱۳۵۸/قم)
آنهایی که دم از اقتصاد می زنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد می دانند، از باب اینکه انسان را نمی دانند یعنی چه. اینها انسان را حیوان می دانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است. زیربنای همه چیزش! الاغ هم زیربنای همه چیزش اقتصادش است! اقتصاد مال خر است!
(سخنرانی در جمع کارکنان رادیو/۱۷شهریور۱۳۵۸/قم)
و کلام آخر:
ما می خواهیم اسلام را پیاده کنیم. پس ممکن است دیروز من یک حرفی زده باشم و امرور حرف دیگری را و فردا حرف دیگری را. این معنا ندارد که من بگویم چون دیروز حرفی زده ام باید روی همان حرف باقی بمانم
(صحیفه نور/جلد هجدهم/ص۱۷۸)
ما این طور نیست که هرجا یک کلمه ای گفتیم و دیدیم مصالح اسلام این جوری نیست، بگوییم سر حرف خود هستیم! ما دنبال مصالح هستیم!!! (صحیفه نور/جلد شانزدهم/ص۲۱۱
منظور از حکومت اسلامی این نیست که رهبران مذهبی خود حکومت را اداره کنند
(مصاحبه با خبرنگار رادیو تلویزیون فرانسه/۲۳ شهریور۱۳۵۷/نجف)
و اما پس از پیروزی انقلاب:
می گویند که روحانیت باید بروند سراغ کار خودشان و ملت را بگذارند و سیاست را بگذارند برای ما. شما در این ۵۰ سال هیچ غلطی نکردید. شما را من می شناسم. نمی خواهم اسمتان را ببرم. سر جایتان بنشینید. آدم بشوید!
(سخنرانی درجمع فارغ التحصیلان دانشکده افسری/روزنامه جمهوری اسلامی/۲۶آبان۱۳۵۹)
———–
علما خود حکومت نخواهند کرد. آنان ناظر و هادی مجریان امور می باشند.
(خبرگزاری رویتر/۴آبان۱۳۵۷/پاریس)
و اما پس از پیروزی انقلاب:
این را بدانید که تنها روحانیت میتواند در این مملکت کارها را از پیش ببرد. فکر نکنید که بخواهید کنار بگذارید روحانیت را
(دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی/۶خرداد۱۳۶۰/جماران)
———
خمینی و ملی گرایی :
یکی از بنیادهای اسلام آزادی است। بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است
(مصاحبه با خبرنگار روزنامه لاکروا/۱۰آبان۱۳۵۷/پاریس)
حکومت اسلامی، حکومت ملی است
(صحیفه نور/جلدچهارم/ص۵۸)
و اما پس از پیروزی انقلاب:
ملی گرایی مخالف اسلام است
(سخنرانی در جمع طلاب و دانشجویان/۵خرداد۱۳۵۹)
ملی گرایی برخلاف اسلام است. این برخلاف دستور خدا و برخلاف قرآن مجید است
(صحیفه نور/جلد دوازده/ص۱۱۰)
ملی گرایی اساس بدبختی مسلمین است
(سخنرانی در کنگره قدس/۱۹مرداد۱۳۵۹)
آنهایی که می گویند ما می خواهیم ملیت را احیا کنیم، مقابل اسلام ایستاده اند
(پیام به مناسبت روز قدس/۲۵مرداد۱۳۵۹)
———–
خمینی و دموکراسی
اسلام یک دولت دموکراتیک به معنای واقعی است
(گفت و گو با خبرنگاران/۱۸آبان۱۳۵۷/پاریس)
در جمهوری اسلامی مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند
(روزنامه ایتالیایی پائزه سرا/۱۱آبان۱۳۵۷)
در جمهوری اسلامی کمونیستها نیز در بیان عقاید خود آزادند
(روزنامه هلندی دی ولکرانت/۱۶آبان۱۳۵۷/پاریس)
حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است
(مصاحبه با خبرنگار روزنامه تایمز/۱۶آذر۱۳۵۷)
ما حکومتی را می خواهیم که برای اینکه یک دسته می گویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند
(مصاحبه با خبرنگاران/۱۲آبان۱۳۵۷)
و اما پس از پیروزی انقلاب:
به آنها که از دموکراسی حرف می زنند گوش ندهید. آنها با اسلام مخالفند. می خواهند ملت را از مسیر خودش منحرف کنند. ما قلمهای مسموم آنهایی را که صحبت ملی و دموکراتیک و اینها را می کنند می شکنیم
(سخنرانی ۲۲اسفند۱۳۵۷/قم)
آنهایی که فریاد می زنند دموکراسی باشد، اینها مسیرشان غلط است. ما اسلام می خواهیم
(در جمع دانشجویان دانشگاه اهواز/روزنامه کیهان/۳خرداد۱۳۵۸)
من انقلابی نیستم. اگر ما انقلابی بودیم اجازه نمی دادیم اینها اظهار وجود کنند! تمام احزاب را ممنوع اعلام می کردیم، تمام جبهه ها را ممنوع اعلام می کردیم و یک حزب و آن حزب الله، حزب مستضعفان تشکیل می دادیم و من توبه می کنم از این اشتباهی که کردم
کیهان/۲۷مرداد۱۳۵۸)
این ملت برای اسلام جنگیده نه آزادی
(مصاحبه با اوریانا فالاچی/۲مهر۱۳۵۸/قم)
همه آشفتگی ها زیر سر همین هایی است که می گویید دموکرات هستند
(مصاحبه با اوریانا فالاچی /۲مهر۱۳۵۸/قم)
—————
خمینی و اقتصاد
جمهوری اسلامی مسأله ای بنام تورم برای مملکت نخواهد ماند
(مصاحبه با خبرنگار روزنامه آلمانی دنیای سوم/۲۴آبان۱۳۵۷/پاریس)
ما بانک هایی که بی بهره باشد باید درست کنیم. ما بهره را جایز نمی دانیم
(مصاحبه با خبرنگار روزنامه لوس آنجلس تایمز/۱۶آذر۱۳۵۷/پاریس)
دلخوش نباشید که مسکن فقط می سازیم، آب و برق را مجانی می کنیم، اتوبوس را مجانی می کنیم، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را و روحیات شما را [هم] عظمت می دهیم… ما هم دنیا را آباد می کنیم و هم آخرت را
(سخنرانی/۱۲بهمن۱۳۵۷/بهشت زهرا)
و اما پس از پیروزی انقلاب:
جوانها ریختند توی خیابانها، فریادشان این بود که اسلام می خواهیم. برای اسلام است که انسان میتواند جان بدهد. اولیای ما هم برای اسلام جان دادند نه برای اقتصاد. اقتصاد قابل این نیست!
(سخنرانی در جمع کارکنان رادیو/۱۷شهریور۱۳۵۸/قم)
آنهایی که دم از اقتصاد می زنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد می دانند، از باب اینکه انسان را نمی دانند یعنی چه. اینها انسان را حیوان می دانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است. زیربنای همه چیزش! الاغ هم زیربنای همه چیزش اقتصادش است! اقتصاد مال خر است!
(سخنرانی در جمع کارکنان رادیو/۱۷شهریور۱۳۵۸/قم)
و کلام آخر:
ما می خواهیم اسلام را پیاده کنیم. پس ممکن است دیروز من یک حرفی زده باشم و امرور حرف دیگری را و فردا حرف دیگری را. این معنا ندارد که من بگویم چون دیروز حرفی زده ام باید روی همان حرف باقی بمانم
(صحیفه نور/جلد هجدهم/ص۱۷۸)
ما این طور نیست که هرجا یک کلمه ای گفتیم و دیدیم مصالح اسلام این جوری نیست، بگوییم سر حرف خود هستیم! ما دنبال مصالح هستیم!!! (صحیفه نور/جلد شانزدهم/ص۲۱۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر