۱۳۹۱ مهر ۳۰, یکشنبه

چه تعدادگرسنه در کشورداریم؟


 رييس پژوهشکده علوم و صنايع غذايي به تازگي اعلام کرد که بنا به آمار، 5 درصد از جمعيت ايران از گرسنگي رنج مي‌برند. با اين حساب مي‌توان گفت که بيش از 3 ميليون و 750 هزار نفر در کشور از گرسنگي رنج مي‌برند. البته ...

با توجه به کاهش قدرت خريد مردم و افزايش روزافزون بهای محصولات غذايي در ماه‌هاي اخير، مي‌توان ادعا کرد که آمار واقعي، فراتر از ارقام نامبرده بوده و با استمرار اين روند، فراتر از آن نيز خواهد رفت.

اگر بنا به تعريف بانک جهاني، امنيت غذايي را «موجود بودن غذا»، «دسترسي به غذا» و «پايداري در دريافت غذا» بدانيم، متأسفانه بايد پذيرفت که به لحاظ مديريت نادرست بر منابع تأمين و توليد مواد غذايي و نيز فشارهاي وارده بر اقتصاد کشور در صورت استمرار روند کنونی، کشور به سمت کاهش امنيت غذايي پيش مي‌رود و کاهش امنيت غذايي، آمار فعلي گرسنگي را در جامعه به شدت افزايش خواهد داد.

هر چند مفهوم جهاني «گرسنگي» نبود غذا در معده فرد است، اما اگر گرسنگي به گونه‌اي تعريف شود که مفاهيمي چون «کمبود تغذيه‌اي» و «سوء‌تغذيه» را نيز در بر گيرد، موضوع بسيار گسترده تر و آمار بسيار نگران کننده‌تر خواهد بود و نگراني‌ها، آنجا بيشتر روي خواهند نمود که توجه داشته باشيم، اگر فرد براي چند هفته‌ يا چند ماه، با غذاهايي سر کند که کمتر از 2100 کالري انرژي را براي او فراهم ‌آورند، بدنش براي جبران کمبود انرژي مورد نياز، از فعاليت‌هاي فيزيکي و رواني خود خواهد کاست و اين، به معناي آن است که يک ذهن گرسنه نمي‌تواند تمرکز کند. يک بدن گرسنه ابتکار و قريحه خود را از دست مي‌دهد.

يک کودک گرسنه نمي‌تواند بازي يا مطالعه کند و از آنجا که گرسنگي موجب ضعيف شدن سيستم ايمني بدن مي‌شود، کسي که از حق تغذيه مناسب محروم ‌است، در برابر بسياري از بيماري‌ها آسيب پذير بوده و ممکن است در اثر ابتلا به آن بيماري‌ها، جان يا سلامت خود را از دست بدهد
Photo: چه تعداد گرسنه در کشور داريم؟
 
رييس پژوهشکده علوم و صنايع غذايي به تازگي اعلام کرد که بنا به آمار، 5 درصد از جمعيت ايران از گرسنگي رنج مي‌برند. با اين حساب مي‌توان گفت که بيش از 3 ميليون و 750 هزار نفر در کشور از گرسنگي رنج مي‌برند. البته با توجه به کاهش قدرت خريد مردم و افزايش روزافزون بهای محصولات غذايي در ماه‌هاي اخير، مي‌توان ادعا کرد که آمار واقعي، فراتر از ارقام نامبرده بوده و با استمرار اين روند، فراتر از آن نيز خواهد رفت.

اگر بنا به تعريف بانک جهاني، امنيت غذايي را «موجود بودن غذا»، «دسترسي به غذا» و «پايداري در دريافت غذا» بدانيم، متأسفانه بايد پذيرفت که به لحاظ مديريت نادرست بر منابع تأمين و توليد مواد غذايي و نيز فشارهاي وارده بر اقتصاد کشور در صورت استمرار روند کنونی، کشور به سمت کاهش امنيت غذايي پيش مي‌رود و کاهش امنيت غذايي، آمار فعلي گرسنگي را در جامعه به شدت افزايش خواهد داد.

هر چند مفهوم جهاني «گرسنگي» نبود غذا در معده فرد است، اما اگر گرسنگي به گونه‌اي تعريف شود که مفاهيمي چون «کمبود تغذيه‌اي» و «سوء‌تغذيه» را نيز در بر گيرد، موضوع بسيار گسترده تر و آمار بسيار نگران کننده‌تر خواهد بود و نگراني‌ها، آنجا بيشتر روي خواهند نمود که توجه داشته باشيم، اگر فرد براي چند هفته‌ يا چند ماه، با غذاهايي سر کند که کمتر از 2100 کالري انرژي را براي او فراهم ‌آورند، بدنش براي جبران کمبود انرژي مورد نياز، از فعاليت‌هاي فيزيکي و رواني خود خواهد کاست و اين، به معناي آن است که يک ذهن گرسنه نمي‌تواند تمرکز کند. يک بدن گرسنه ابتکار و قريحه خود را از دست مي‌دهد.

يک کودک گرسنه نمي‌تواند بازي يا مطالعه کند و از آنجا که گرسنگي موجب ضعيف شدن سيستم ايمني بدن مي‌شود، کسي که از حق تغذيه مناسب محروم ‌است، در برابر بسياري از بيماري‌ها آسيب پذير بوده و ممکن است در اثر ابتلا به آن بيماري‌ها، جان يا سلامت خود را از دست بدهد‎
See More

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر