قدر جان انسان چیست و چه چیز ضعیف و شکنندهای به خطر افتاده اس...ت که به خاطر آن جان یک وبلاگنویس را میگیرند؟
جالب است به این نکته توجه کنیم که این بار اولی نیست که این اتفاق میافتد؛ که کسی به جرم نوشتن، جانش ستانده میشود.
میگویند مردمی که در این سرزمین زندگی میکنند نسبت به وقوع چنین اتفاق بزرگی در سال ۲۰۱۲ میلادی بیتفاوت هستند.
میگویند همین مردم از اول دهه عاشورا اقدام به سینه زدن و نوحهخوانی برای سالگرد یک کشته هزار ساله میکنند. کشتهای که به بهانه پاس داشتن خونش چه جوانهایی که کشته نشدند و چه ستمها که روا نشد! آیا واقعا چنین است؟؟؟
البته هنوز تعداد زیادی از مردم چنین فکر میکنند و همین مانع به عقب افتادن انقلاب مردمی میشود. اما این همه صورت مسئله نیست.
نقش مهم و اساسی را آن جوانی بازی میکند که ۳۳ سال است به طرق مختلف برای شادی کردن با این نظام ضد شادی میجنگد؛ جوانی که حتا "عاشورای حسینی" را تبدیل به "حسین پارتی" میکند. صورت اصلی مسئله را آن زنی تعیین میکند که با آرایش و "بدحجابی" خود داغ بزرگی بر دل جمهوری اسلامی گذاشته است. و در پایان تعیین کننده، ستار بهشتی ها و فرزاد کمانگرها و نسرین ستوده ها هستند. کسانی که جانشان را میدهند تا بتوانند حرف خود را بزنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر