۱۳۹۲ مرداد ۲۶, شنبه

حکایتی از کودکی خردسال وروحانی محله!!!

 
 
روحاني راه مسجد را گم کرده بود ...!
از کودکی خردسال پرسید : فرزندم ! مسجد این محل کجاست..!؟

کودک گفت: آخر همین خیابان ، به طرف چپ بپیچید ، آن جا گنبد مسجد را خواهی دید .

روحاني گفت : آفرین فرزند ! من هم اکنون در آنجا سخنرانی دارم ، تو می...خواهی به سخنانم گوش دهی ..؟!

کودک پرسید : درباره چه چیزی صحبت میکنی ، حاج آقا ...؟!

روحاني گفت : می خواهم راه بهشت را به مردم نشان دهم...!

کودک خندید و گفت: تو راه مسجد را بلد نیستی می خواهی راه بهشت را به مردم نشان بدهی...!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر