بنام ایرانی آزاده و میهن پرست باید بدانیم که: با خرد ورزی در خود شناسی و اندیشیدن و سنجیدن نیک و بد" با پرسش های درونی از خویشتن" در آگاهی یافتن از سرشت و فرهنگ و آیین و آرمان و زبان و تاریخ خودمان" با همدستی و همدلی و همیاری و همزیستی در همسازی خودمان" می توانیم نخستین گام را در راه رسیدن به دروازه بزرگ آزادی و پیروزی برداریم. امروز که بسان دیروز، همچنان پریشان و گریان از ایران بخون و خاکستر کشید...ه شده هستیم، باید نیک بنگریم و اندیشه کنیم که چرا و چه کنیم. باید از خودمان آغاز کنیم که : بدبختی و پس ماندگی تاریخی ایرانیان از نداشتن آگاهی و دانش فرهنگی و تاریخی" گمراهی در ناشناشی سرشت خویشتن " درماندگی از اینکه چگونه و چرا و کی و کجا و چه شد و چه بودم و چه شدم و چه هستم و به کجا می رویم ،،،است، که همزمان با آموختن فرهنگ ترس و پنهانی و دودلی و دوگانگی و دو چهره ای که: فرهنگ ولش کن بابا تو چیکار داری به ما چه؟ گور پدر همسایه ، گور پدرمردم " آن چیزی را که میگه انجام نمیده، آن چیزی را نمیگه انجام میده " فرهنگ توسری خوردن از دشمن با توسری زدن به هم میهن " فرهنگ ستم گرفتگی از بیگانه وستم داده گی و ستم کاری به یکدیگر ایرانی " آنهم با داشتن بینش، رفتار،کردار،گفتار نااستوار در ناپیمانی و ناسازگاری با خودی ایرانی، با خود فروشی و خون فروشی هم میهن خود" با خاک و خانه خود " آیا مگر به گواه تاریخ به راستی چنین نیست ؟،،،، من از بیگانگان دیگر ننالم که بر ** من هر چه کرد آن آشنا کرد." حافظ ": ما هستیم و با هم هستیم و برای هم هستیم و برای هم خواهیم بود" ما را بسان آفتاب چو مرگ است و زیست، شامگاهان که مردیم، بامدادان زنده گشتیم" به امید بیداری و آگاهی هم میهنان در همدوستی و هم زیستی بیشتر و بیشتر.مهدی میرآخورلو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر