۱۳۹۱ بهمن ۲۶, پنجشنبه

علی خامنه ای هنوز سرگرم تنظیم نظراست

رهبر جمهوری اسلامی، در آخرین سخنرانی اش برای ارتشی هائی که به دیدارش برده شده بودند، وعده داد که بزودی سخنرانی کرده و نظرش را درباره ماجرای استیضاح وزیر کار در مجلس که به رویاروئی احمدی نژاد و علی لاریجانی انجامید خواهد گفت. او معمولا در سخنرانی هایش تابع احساسات می شود و اغلب چیزهائی از دهانش در می رود که موج تازه ای از مشکلات و درگیری های داخلی و خارجی تولی...د می کند. شاید این بار سرگرم تمرین بود تا حرفی بزند، بلکه این حرف و نظر سه ماه (تا انتخابات خرداد ماه) دوام آورد، اما هنوز به نتیجه نرسیده، سر و کله رئیس مجلس را در قم "مهر" و "لنگه کفش" باران کردند. حالا باید علاوه بر جمع کردن آنچه در مجلس روی داد، فکری هم به حال آنچه در قم روی داد بکند. و تازه این هنوز درحالی است که شعار "زنده باد بهار" که شعار مشائی برای انتخابات آینده است روی دست رهبر مانده است. ماجرای حمله به رئیس مجلس در قم نشان داد که انتقادهای آیت الله مصباح یزدی از احمدی نژاد یک بازی سیاسی است و باند احمدی نژاد، بخشی از باند مصباح یزدی است و دست همه شان در یک کاسه. و حالا رهبر باید فکری بکند برای آن حکم "اجتهاد"ی که مصباح یزدی برای مجتبی صادر کرده و بیت رهبری را نمک گیر! از همه اینها گذشته، پاسخ مراجع قم را چه بدهد؟ اگر حمله به رئیس مجلس در هماهنگی میان نیروی انتظامی و امام جمعه قم با موسسه مصباح یزدی باشد، چه کسی تضمین می کند که در انتخابات آینده بجای "رای" از صندوق ها "گلوله" در نیاید؟
آقای خامنه ای حرف های بی پر و پا، بسیار زده و می زند. از جمله این حرف ها و ادعاها، تشکیل حکومت و دولت یکدست است که لابد باید برای حفظ این دولت و حکومت یکدست علیه موسوی کودتا کرد و زندان ها را پر از نیروهای مذهبی برآمده از انقلاب 57. حالا این حکومت و دولت یکدست را چگونه، پیش از پاره کردن گلوی هم از یکدیگر جدا کند؟ شاید روزی که احمد جنتی در نماز جمعه تهران پرتاب لنگه کفش به سوی جورج بوش در مصاحبه مطبوعاتی در بغداد را یک حرکت انقلابی اعلام کرد و گفت باید مجسمه این خبرنگار عراقی را ساخت، آقای خامنه ای خیلی ذوق کرد که حرکات انقلابی در منطقه در حال گسترش است. اما حالا این حرکات انقلابی مرتب در ایران درحال تکرار و حتی گسترش، تا مرز "مهر" پرانی پیش رفته و می رود که به "گلوله" پرانی هم ختم شود.
حکومت یکدست و یکپارچه، تبدیل به حکومت هزار دست و پارچه پارچه شده و شیرازه آن از هم گسسته. دیگر کسی در کشتی و یا بقول شیخ مهدی کروبی "قایق" نظام باقی نمانده که از آن پیاده شود. احمدی نژاد را در مصر با لنگه کفش بدرقه کردند و به تهران بازگشت تا در میدان آزادی شعار بدهد "زنده باد بهار". علی لاریجانی بی آن که عکسی از او هنگام عزیمت به پاکستان منتشر شود، (شاید برای مشخص نشدن جای مهر و لنگه کفش بر سر و کله اش) رفت پاکستان تا در کنفرانس بین المجالس شرکت کند. اولی را در خارج با لنگه کفش بدرقه کردند و دومی را با مهر و لنگه کفش از داخل بدرقه کردند. رهبر فرزانه قرار است نظرش را درباره به جان هم افتادن حکومت یکدست بدهد. مردم گرسنه و عصبانی زیر و روی حکومت را در خیابان و اتوبوس و تاکسی و مترو می شمارند. تحریم ها تشدید شده و مهندسی انتخابات هنوز یگانه راه حلی است که خامنه ای و احمد جنتی و .... به آن می اندیشند.
هاشمی رفسنجانی در انتظار رسیدن علی خامنه ای به پایان راهی که تاکنون رفته، اعلام کرد قصد حضور در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر