۱۳۹۱ اسفند ۵, شنبه

نامش: "زندانى سياسى ست" ، جرمش خواستن آزادى ست و حكمش مرگ! و فقط مرگ!

چارپایه از زیر پایش کشیده می شود و طناب دار حلقش را می فشارد

او مثل عروسک خیمه شب بازی رقصانی، که فقط یک طناب مرئی دارد، با صدای خرخریی خفه، تند تند پاهایش را در هوا تکان می دهد و کمتر از چند ثانیه بعد، طوری که انگار قیچی بزرگی همه نخ های نامرئی تنش را همزمان بریده باشد بی حرکت می شود.

اعدامى (در ايران) شب ها را با این كابوس می خوابد / صبح ها از وحشت آمدن آدم هایی که قرار است به اتاق قرنطینهء... پیش از اعدام منتقلش کنند، از خواب می پرد.
ميفهمى هموطن؟؟؟؟؟؟؟

ميگفتند و ميگويند كه خرابكار است و ضد نظام و يا احتمالا مزدور غربيها و جاسوس اسراييل......

او كه جوانى ست ايران پرست و بخاطر افكار و عقايدش به خيابانها رفته و شعار مرگ بر ديكتاتور ميداده ، توسط مزدوران رژيم دستگير و پس از بازجويي هاي جان فرسا و سخت به زندانى مخوف فرستاده شده است.

چشم انتظار طناب دار است .

حکم اعدامش تائید شده و در سلولی با مساحتی کمتر از 6 متر مربع زندگی می کند تا روز موعود فرا رسد.

ذهن را آماده ميسازد تا خود را ضعيف جلوه ندهد/ تا آدم كشان و جانيان رژيم منفور جمهوري اسلامي از تضعيف وى سوء استفاده كنند!

هرچه بيشتر به نوروز نزيك ميشود بيشتر دلش ميگيرد و بيشتر از روزها و اين بهار شوم در راه بدش ميايد.

جايش / بسيار در كنار خانواده و مردم خاليست.. خيلى خاليست...

نامش:: "زندانى سياسى ست" ، جرمش خواستن آزادى ست و حكمش مرگ! و فقط مرگ!

درود بيكران به تمامى زندانيان سياسى ميهنمان
و با آرزوى آزادى آنان و ميهن از دست اين جانيان و اشغالگران

مهدی میرآخورلو

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر